ایران ورزشی آنلاین / فرشاد کاسنژاد / «دولت و وزارت صنعت نیازی به شرکتهای خصولتی ندارند.» این جمله را محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت در مصاحبهاش میگوید. این وزارتخانه اگر در حوزههای دیگر در پی نهادینه کردن دیدگاههایی است که محمد شریعتمداری در مصاحبهاش طرح کرده و اگر ورزش را در زیر مجموعه خود با همین دیدگاهها زیر نظر دارد، چه بسا باید وارد بحثهایی شود که اقتصاد ورزش ایران را تحت تاثیر قرار دهد.
ورزش به تنهایی حتی نتوانسته گامهای اول را برای خصوصیسازی باشگاهها بردارد و در همین اولین قدمها به همین تغییر نگاه وزارت صنعت، معدن و تجارت نیاز دارد، وزارتخانهای که باشگاههای تاثیرگذار در اقتصاد ورزش ایران زیرمجموعهاش هستند. محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت در مصاحبهای چند نکته را مطرح کرده که در بحث درباره ورزش ایران نیز کاربرد دارد:
«تمام بار وزارتخانه را کوچک خواهیم کرد تا بخش خصوصی توانمندتر شود. با وضعیت کنونی نمیتوان کشور را اداره کرد و باید کارها را به اهلش واگذار کنیم. دولت و وزارت صنعت نیازی به شرکتهای خصولتی ندارند. ما برابر برخی که بخواهند سوءاستفاده کنند اگر شاهرگمان هم زده شود ایستادگی میکنیم و عقبنشینی نمیکنیم. دولت حیاط خلوت شرکتهای خصولتی نخواهد شد و براساس قانون تمامی شرکتها باید مالیاتهای خود را پرداخت کنند.»
دیدگاه باشگاههای خصولتی از بزرگترین بحرانهای ورزش ایران است. فوتبال در ایران ورشکسته شده اما همچنان هیچ تغییری در دیدگاه حاکم بر باشگاههای خصولتی نمیبینیم و هزینههای بی بازگشت و روزمره کمر اقتصاد فوتبال را شکسته است. سرمایهگذاری دولتی صرف هزینههای روزمره میشود و باشگاههایی که حتی یک زمین تمرین ندارند، در هر فصل هزینههای سرسام آور را افزایش میدهند و بدهیهای شان به ارقامی هولناک در مقایسه با اقتصاد نحیف فوتبال ایران رسیده است.
باشگاههای خصولتی درها را روی بخش خصوصی واقعی بستهاند. درهای دیگری هم البته روی بخش خصوصی واقعی برای سرمایهگذاری در ورزش بسته است. نه تلویزیون خصوصی داریم که بازار رقابتی برای فروش حق پخش پدید بیاید و نه رونق اقتصادی که تبلیغات به ورزش سرازیر شود اما بزرگترین آسیب برای فوتبال همین سیاق مدیریت در باشگاههای خصولتی است که ملالی از ورشکستگی ندارند و در عین ورشکستگی با دریافت بودجههای چند ده میلیاردی در هر فصل متمول به نظر میرسند. «ورشکستههای متمول» تضاد عجیبی که سالهاست در باشگاهداری تجربه میکنیم.
بخش خصوصی چگونه باید رغبت کند که وارد شود؟ ورود بخش خصوصی به فوتبال را اگر مرور کنیم به داماش و راهآهن در یک دهه اخیر میرسیم که رقم اختلاس هولدینگهای بالادستیشان چند یا چندین هزار میلیارد بود. «بخش خصوصی واقعی» از صد قدمی این فوتبال هم نمیگذرد مگر آنکه خصولتیها که خود را در ارائه مدارک به ای اف سی خصوصی جلوه میدهند اما بدون دریافتیهای دولتی امروزشان به فردا نمیرسد مسیر دیگری را انتخاب کنند. هزینههای بیبازگشت و روزمره نه پایانی دارد و نه منجر به تولید محصول باارزش یا زیرساخت برای ورزش میشود. پولهایی که میآیند و میروند و باشگاههای خصولتی سنگ روی سنگ نمیگذارند، باشگاههایی که جام میبرند اما یکی تماشاگر ندارد و برای سکوهای خالی بازی میکند و آن دیگری سالی 30 میلیارد هزینه میکند اما بازیکنانش در مخروبه تمرین میکنند. این محصول دیدگاه باشگاههای خصولتی است، باشگاههایی که پول خرج میکنند اما یک آجر برای فردا روی آجر نمیگذارند و موفقیتهای روزمره اوج آرزوی مدیران شان است.
فوتبال هم در ایران با باشگاههای خصولتی به جایی نمیرسد، فوتبال نیز باید به اهلش واگذار شود و این اهلیت و تخصص در اقتصاد ورزش در باشگاههای خصولتی یافت نمیشود و با این ساز و کار پدید نمیآید. در باشگاههای خصولتی مدیرانی که بتوانند اقتصاد فوتبال را از این ورشکستگی نجات دهند آموخته نخواهند شد.
وزارت صنعت، معدن و تجارت اگر بتواند در روش هزینه در فوتبال تغییر پدید آورد، اگر در ایجاد زیرساختها به ورزش ایران کمک کند و باشگاهداری خصولتی و هزینههای بی سرانجام را کمک به ورزش نداند، اگر در گشایش راه خصوصیسازی در فوتبال حرفهای قدمی بردارد، در واقع در همان مسیری حرکت کرده که میخواهد نویدش را در حوزههای دیگر بدهد.
لینک مطلب: | http://www.iran-varzeshi.com/News/75855.html |