ایران ورزشی آنلاین / سعید آقایی / استقلال فصل پر تب و تابی را سپری میکند. تیمی که فصل را با هیاهوی فراوان و قیل و قال ستارههای پوشالی آغاز کرد اما خیلی زود این پروژه شکست خورد تا ثابت شود منصوریان خانهای روی آب بنا نهاده. ناکامیهای نیمفصل اول وقتی با محرومیت عجیب از نقل و انتقالات زمستانی همراه شد، آینده استقلال را بس تاریک و ترسناک نشان میداد اما همین محرومیت و خروج ستارههای بیرمق نیمفصل نخست، توفیقی اجباری را پدید آورد تا امیدهای استقلال ناگهان از لابلای صخرههای ستبر ناامیدی جوانه زده و آبیها را در عین ناباوری به اوج برساند.
نیمفصل دوم آغاز حکایتی تازه در استقلال بود و ثابت کرد که در معادله فوتبال دوران ستاره بازی و غوغاسالاری مدتهاست به پایان رسیده و فوتبال با مختصات دیگری روایت میشود. روایتی که در آن انگیزه، شور و بنزین سبز تعیین کننده است و این فرمول ستارههای کاغذی را پس میزند.
در چنین فضای امیدوارکنندهای اما حاشیههای کبود مثل علفهای هرز از میان تخته سنگهای نومیدی بیرون زدهاند و خزه وار به پر و پای جوانان
دوست داشتنی استقلال پیچیدهاند. خزههایی که تخم آن را چند ستاره بازمانده قدیمی در زمین سبز استقلال پاشیدهاند و در این خاک حاصلخیز خیلی زود سر از خاک برآوردهاند و چه بد که این کشتزار پرحاصل اسیر چنین آفتی شده.
تعطیلی قریب به یک هفتهای تمرین تیم در واکنش به مشکلات مالی به تحریک یکی دو ستاره کهنه کار بازمانده از قبل، همان آفتی است که حالا به ریشه این مزرعه حاصلخیز و محصولات نوپایش زده. یک اعتصاب عجیب که درست در بزنگاه کلیدی و زمانی که همه چیز امیدوارکننده و روبراه است و نوید یک محصول پربار را میدهد، همچون یک آفت به خرمن رویاها زده.
این تعطیلی با هر متر و معیاری یک اشتباه نابخشودنی و یک رفتار غیرحرفهای از مجموعهای است که درست در ابتدای راه قرار دارد و با نمایش دلپذیر خود در مستطیل سبز همه تابوها و باورهای غلط قدیمی را در هم شکسته و نوید یک تیم جذاب و شورانگیز را میدهد که برای سالهای طولانی ما را به عرش برساند.
رفتاری مطرود و غیرحرفهای که حالا یک لایه کدر خاکستری روی آبی لاجوردی شورانگیز تیم علیمنصور کشیده. تیمی که از منظر روحی و روانی و البته فنی و شکل نمایش به نقطه ثبات رسیده و در مسیر موفقیت با شتاب قابل توجهی به پیش میتازد، چرا و به کدام دلیل باید اعتصاب کند و در مسیر موفقیت ترمز بکشد؟
مجموعه بازیکنان و کادر فنی با کدام دلیل مستدل و متقن تصمیم گرفتهاند از مهمترین و بدیهیترین وظیفه خود که تمرین کردن و آماده شدن که لازمه کیفیت بالاتر و موفقیتهای بیشتر است، دست بکشند؟ رفتار مجموعه استقلال را با کدام اصول و کدام متر و معیار باید سنجید و قضاوت کرد؟ مجموعه استقلال با دست خود دست به یک خودویرانگری زده؛ یک انتحار حیرت انگیز که نتیجهای به جز شکست، ناکامی و تباهی ندارد. مجموعهای که وارث پیراهن و عقبهای به قدمت نیم قرن با کلکسیونی از افتخار و البته چند 10 میلیون هوادار سینه چاک است، حق ندارد به این پیراهن، به این تاریخ و به این هوادار پشت کند و برای خواست خود به مجموعه دهن کجی و بی اعتنایی کند.
رفتار امروز بازیکنان و کادر فنی استقلال همان جرقهای است که همیشه ما را در میانه مسیر رستگاری از اوج به زیر کشیده و رویاهایمان را به آتش میکشد؛ آتشی برای خاکستر کردن عظمت یک تاریخ 50 ساله.